مشروح صحبتهای حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی در آیین نکوداشت مقام علمی استاد دکتر احمدحسین شریفی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۲ آبان ۱۴۰۱
بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین، الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله الطیبین الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
سلام عرض میکنم خدمت اساتید ارجمند، و دانش پژوهان گرامی؛ میلاد با سعادت حضرت امام حسن عسگری (ع) را حضورتان تبریک عرض میکنم.
من در این جلسه ارجمند و فرصت کمی که در اختیار دارم، قصد دارم سه مطلب را به اختصار حضورتان عرض کنم.
نخست اینکه به نظر میرسد، یکی از تفاوتهای اساسی دستگاه فکری جامعه ایمانی با دستگاه فکری جامعه الحادی، در این است که نور ناشی از ایمان، مانند یک چشمه جوشان، نه فقط راههای ناهموار علمی را هموار میکند، نه تنها بن بستها را باز میکند، بلکه زاینده و گشاینده علم است.
لذا ما اعتقاد داریم، هر قدر قلب دانشمندِ مؤمن از طریق اخلاق، از طریق تقوا و تهذیب نفس، از طریق شکستن بت دنیا و بت بزرگ نفس، به مراتب والاتری از ایمان دست پیدا کند، به درجات عالیتری از علم و معرفت هم خواهد رسید.
در روایت هست، هنگامی که آیهٔ: «فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلام» نازل شد، یاران پیامبر (ص) از ایشان در مورد این آیه و «شرح صدر» توضیح خواستند. حضرت در پاسخ فرمودند: «نُورٌ یَقْذِفُهُ اللَّهُ فِی قَلْبِ الْمُؤْمِنِ…» شرح صدر، نوری است که خدا آن را در قلب مؤمن انداخته و سینهٔ او را گشاده میکند.
این گشایش سینه، همان چیزی است که اگر عالم و دانشمندی به آن رسید، ره صد ساله را یک شبه خواهد پیمود.
با این حال، روشن است که جوشش چشمه علم در انسان از مسیر ایمان، به معنای خروج از روشهای علمی و عقلی نیست. به معنای کنار گذاشتن مجاهدتهای علمی نیست. مجاهدت روشمند در جای خود، و چشمه علمی که میوه ایمان است به جای خود.
* دوم اینکه ما به دانشمندان مؤمن روشن اندیش و واقع بین نیاز مبرم داریم.
وقتی از روشن اندیشی سخن میگوییم، نقطه مقابلش، تحجر و دگماتیسم است؛ در برابرش عقل گریزی و خرافهزدگی است؛ در مقابلش نقد ناپذیری است؛ در برابرش گریز از ابداع و نوآوری است. و وقتی از واقع بینی صحبت میکنیم، نقطه مقابلش، زماننشناسی است؛ در برابرش مردمنشناسی و جامعهنشناسی است، در برابرش عدم درک مصالح واقعی و در یک کلمه، توهمزدگی است که البته لازمه واقعبینی، از یک طرف عقلمحوری است و از طرف دیگر، زندگی در متن جامعه و کنار گذاشتن هر چیزی است که بین فرد و مردم شکاف ایجاد کند.
سوم اینکه دانشمند مؤمن، دانشمند غیور است و دانشمند غیور، گاه مسیر تاریخ را تغییر میدهد. گاه سرنوشت جامعه را عوض میکند. دانشمند غیور کسی است که درباره ذبح حقیقت بی تفاوت نیست؛ درباره تحریف و قلب حقیقت خاموش نیست. در برابر هجمههای ناجوانمردانه به اسلام ناب و گفتمان اصیل انقلاب اسلامی تماشاگر نیست؛ در برابر سلطه بیگانه و استعمار فرانو ساکت نیست.
** خُب، وقتی در این آیین نکوداشت از استاد گرانقدر جناب دکتر شریفی صحبت میکنم، اولاً قصد تملق ندارم، قصد اغراق هم ندارم. بحمدالله اهل تملق گویی و اغراگری هم نیستم. به عنوان یکی از همکاران ایشان، درباره واقعیت صحبت میکنم و هدفم الگونمایی است.
دکتر شریفی، به عنوان فرزند حوزه علمیه قم، فرزند علامه مصباح (ره) و فرزند انقلاب اسلامی، یک دانشمند عالی مقام، با قلبی منور به نور ایمان است. در ساحتهای گوناگون، حکمت و فلسفه، فلسفه اخلاق که تخصص ویژه ایشان است، فلسفه علم و آسیبشناسی اجتماعی با رویکرد حکمی، ایشان یک دانشمند مؤمن هستند.
ایشان، یک متفکر و اندیشمند، با نظم فکری روشن است و در زندگی خود یک پروژه فکری دارد و دچار روزمرگی نشده است.
استاد شریفی، به لطف الهی، روشن اندیش و حقیقت طلب است، آزاداندیش و نقاد منصف است؛ یک دانشمند غیرتمند است.
دکتر شریفی یک استاد با اخلاق، فروتن و صمیمی است و کار با ایشان حقیقتاً لذت بخش است.
و دکتر شریفی در کنار مدارج علمی بالا، به لطف الهی، یک مدیر توانا و خستگیناپذیر هم هست و سمتهای مدیریتی ایشان در طول این سالها، برکات زیادی برای کشور داشته است.
لذا از سویی باید گفت، بزرگداشت دکتر شریفی، بزرگداشت علم و بزرگداشت حوزه علمیه، بزرگداشت حضرت آیت الله مصباح و انقلاب اسلامی است؛ و از سوی دیگر، باید گفت ایشان الگویی هستند برای جوانهایی که یا تازه وارد این راه شدهاند و یا در نیمه راه هستند.
در پایان، از خداوند متعال افزایش شخصیتهایی مانند استاد شریفی در حوزه و دانشگاه را مسئلت میکنم؛ همچنین از خدای سبحان، توفیقات روزافزون دکتر شریفی را در خدمت بیشتر به اسلام و جامعه اسلامی خواستارم.
به سهم خود، از بنیاد ملی نخبگان و مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) که این نکوداشت را برگزار نموده است، سپاسگزارم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته