به گزارش روابط عمومی مجمع عالی علوم انسانی اسلامی، در کمیسیون تخصصی علوم انسانی کنگره بزرگداشت علامه مصباح که در تاریخ ۱۱ دی ماه ۱۴۰۰ به ریاست حجت الاسلام دکتر علی مصباح در محل تالار فیض مرکز همایش های صدا و سیما برگزار شد، حجتالاسلام دکتر رضا غلامی، رئیس مرکز پژوهش های صدرا، به ده ویژگی عمده تفکر مرحوم آیت الله مصباح به علوم انسانی اسلامی اشاره کرد. این ویژگیها در کلام رضا غلامی عبارت بود از اینکه:
اولاً، استاد مصباح در قیاس با سایر متفکران مسلمان، درک به مراتب عمیق تری از مدرنیسم و به تبع آن، از علوم انسانی مدرن و محل های نزاع میان علوم انسانی سکولار و علوم انسانی اسلامی داشت.
ثانیاً، ایشان عنایت ویژه ای به مبناگرایی در ساخت علوم انسانی اسلامی با اتکاء به میراث گرانقدر فلسفه اسلامی نشان می دادند و به همین دلیل، تمرکز خاصی بر روی فلسفه علوم و معرفت شناسی جدید داشتند.
ثالثا، علامه مصباح به رشته روانشناسی و تعلیم و تربیت به چشم یک رشته کلیدی در ساخت علوم انسانی اسلامی نگاه می کردند و احتمالا دلیل آن را باید توجه ویژه استاد مصباح به ساحت انسان شناسی و همچنین تاثیر ویژه روان شناسی بر روی تحولات فردی و به تبع آن اجتماعی در نظر گرفت.
رابعاً، مرحوم آیت الله مصباح رویکردی جامع و سیستمی به اندیشه اسلامی داشتند و از آن در بالابردن ساختمان علوم انسانی اسلامی استفاده می کردند. به بیان دیگر، ایشان با یک برداشت نظام مند از اسلام وارد ساخت علوم انسانی اسلامی واقعی می شدند.
خامساً، علامه مصباح عنایت خاصی به فلسفه الهی تاریخ داشتند و از قوانین فلسفه الهی تاریخ در جهت تبیین و پیش بینی وقایع اجتماعی مدد می گرفتند.
سادساً. استاد مصباح با شکل دهی به عقلانیت مترقی اسلامی در عمل مبتنی بر قرآن، سنت و عقل فرصت های منحصربفردی را برای کنشگری فعال اسلام در ساحت عمل بوجود آوردند ضمن آنکه کاربرد عقل در عرصه عمل دینی را گسترش دادند.
سابعاً، آیت الله مصباح در علوم انسانی اسلامی یک شخصیت مسألهمند بودند و با اشرافی که به مسائل نظری و عملی داشتند به جای ورودهای کلی، ورودهای مسألهمحور داشتند.
ثامناً، استاد مصباح بین علوم انسانی اسلامی و نیازهای مبتلابه بومی و ایرانی پیوند زده بودند و حل مسائل ایران در اتمسفر انقلاب اسلامی را یک اولویت تلقی می کردند.
تاسعاً، مرحوم علامه مصباح به علوم انسانی اسلامی یک رویکرد تمدنی داشتند و حرکت خود در این عرصه را بر اساس یک افق تمدنی تنظیم می کردند.
عاشراً، مواجهه استاد مصباح با علم تجربی یا تفسیری یک مواجهه ایجابی و مبتکرانه بود و ایشان با درک مزیت های این علوم در قلمروهای معین، استفاده از این علوم در ذیل جهان بینی الهی را در علوم انسانی اسلامی اجتناب ناپذیر قلمداد می کردند.